Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-04@02:29:55 GMT

شباهت مرگ دو نویسنده

تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۵۳۴۵۰

شباهت مرگ دو نویسنده

مسعود خیام در حالی به بیان شباهت مرگ صادق هدایت و ژرار دو نروال، نویسنده فرانسوی می‌پردازد که یکی از نویسندگان مورد علاقه‌ هدایت را دو نروال معرفی می‌کند که با آثارش آشنایی عمیق داشته است.

این نویسنده و پژوهشگر ادبی با روایتی کوتاه از زندگی و مرگ صادق هدایت و ژرار دو نروال یادداشتی نوشته و آن را در اختیار ایسنا قرار داده است که در ادامه می‌خوانیم: «شباهت مرگ صادق هدایت (۱۳۳۰-۱۲۸۱ ه.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ش. ۱۹۵۱-۱۹۰۳ م.) و نویسنده فرانسوی، ژرار دو نروال (Gerard de Nerval) (۱۸۵۵-۱۸۰۸ م.) قابل تعمق است. در این یادداشت به زندگی آنان نگاهی گذرا می‌شود. قبلا در مورد راز یگانگی بوف کور و ارتباط آن با آثار دو نروال گفته‌اند.

دو نروال، رمان‌نویس، شاعر، نمایشنامه‌نویس و مترجم فرانسوی قرن ۱۹ فرانسه در ۲۲ ماه مه سال ۱۸۰۸ در پاریس به دنیا آمد. ژرار دو نروال، نام مستعار است، نام واقعی این نویسنده‌ مشهور ژرار لابرونی Gerard Labrunie بوده است. پدرش پزشک ارتش ناپلئون بود. در جوانی به ویکتور هوگو معرفی شد و با او همکاری ادبی داشت. با نویسنده و شاعر فرانسوی تئوفیل گوتیه Theophile Gautier و عده‌ای دیگر انجمن ادبی درست کرد. با ترجمه‌ آثار گوته و شیلر و سایر نویسندگان آلمانی به زبان فرانسه، در شناساندن فرهنگ آلمانی به فرانسویان نقش مهمی داشت. افسانه‌ معروفی هست که گوته وقتی ترجمه‌ فرانسه‌ نروال از فاوست را خواند گفت «پس هنوز در فرانسه نوابغی وجود دارند!» در روایتی دیگر گوته گفته: «این ترجمه از اصل بهتر است». نخستین مجموعه‌ اشعارش را در ۱۶ سالگی منتشر کرد. کتاب‌های بسیاری نوشته که بین آن‌ها «سیلوی» و «اورلیا» از شهرت ویژه برخوردار شده‌اند. سفرهای پرماجرایی به مشرق‌زمین داشت که شرح حوادث آن را در مقاله‌های متعدد در روزنامه‌ها به چاپ رساند. ژرار دو نروال را جزو شاعران رمانتیک فرانسه ذکر می‌کنند. او بر مارسل پروست و آندره برتون و شاعران و نویسندگان بعد از خود به ویژه بر بنیان‌گذاران مکتب سوررآلیزم ادبی تأثیر عمیق داشت به طوری که از او به عنوان یکی از بنیان‌گذاران سوررآلیزم نام برده‌اند. ژرار دو نروال دچار نوعی بیماری روانی بود و به تناوب در آسایشگاه‌های روانی بستری می‌شد. او در ۲۶ ژانویه سال ۱۸۵۵ در سن ۴۷ سالگی در یکی از کوچه‌های سرد و تاریک پاریس خود را حلق‌آویز کرد.

صادق هدایت در خانواده‌ای مرفه به دنیا آمد. پدرش هدایت‌قلی‌خان اعتضادالملک از رجال قاجاریه بود. مدتی در مدرسه دارالفنون تحصیل کرد سپس به مدرسه فرانسوی «سن لویی» رفت. از نوجوانی مقاله‌نویسی را شروع کرد. اولین روایت مقاله زندگی و رباعیات عمر خیام را در ۱۸ سالگی نوشت. تأثیر تربیت فرانسویان در زندگی و آثارش مشهود است. در دبیرستان سن لویی گیاهخوار شد و تا آخر گیاهخوار باقی ماند. در جوانی در مورد رفتار مهربان با حیوانات نوشت. بعدها کتاب فواید گیاهخواری را تألیف کرد. پس از دوران دبیرستان در سال ۱۳۰۵ همراه عده‌ای از محصلین برای تحصیل در رشته مهندسی عازم بلژیک شد. تحصیلات علوم دقیقه در بلژیک هیچ انگیزه‌ای را در او به وجود نیاورد. به فرانسه رفت تا در پاریس به ادبیات بپردازد. مدام کتاب می‌خواند و تمام کتاب‌های دندان‌گیر ادبی از زیر نگاهش رد می‌شد. احتمالا مشهورترین و تأثیرگذارترین نویسنده‌ معاصر ایرانی  است. در سال ۱۳۰۷ در سن ۲۶ سالگی اقدام به خودکشی کرد. می‌خواست خود را در رودخانه غرق کند اما نجاتش دادند. علت این خودکشی مسائل عاطفی و عشق و عاشقی بود. به زودی ترک تحصیل کرد و در سال ۱۳۰۹ به تهران بازگشت. همراه با مسعود فرزاد و مجتبی مینوی و بزرگ علوی گروه ربعه (چهارنفره) را تشکیل داد. این گروه از پیشگامان هنر و ادبیات نو به شمار می‌آیند. به شکایت وزیر معارف تا مدتی ممنوع‌القلم شد. هدایت جزو نخستین قربانیان معاصر سانسور در ایران است. در سال  ۱۳۱۵ به هند رفت و زبان پهلوی آموخت. کارنامه اردشیر بابکان را از پهلوی ترجمه کرد. در هند توانست اثر مهم ادبی خود یعنی رمان بوف کور را که در پاریس نوشته بود پس از ویرایش مختصر با دستگاه استنسیل در نسخه‌های محدود تکثیر کند و برای دوستان و آشنایان بفرستد. یکی از نویسندگان  مورد علاقه‌اش ژرار دو نروال بود که از او تأثیر پذیرفت. هدایت با آثار ژرار دو نروال آشنایی عمیق داشت. صادق هدایت در سال ۱۳۳۰ در آپارتمان خود در پاریس با گاز خودکشی کرد.»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: مسعود خیام صادق هدايت صادق هدایت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۵۳۴۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«کمی دیرتر» به چاپ هفدهم رسید

این اثر که از چهار فصل زمستان، پاییز، تابستان و بهار تشکیل شده، نگاهی متفاوت و نقادانه به فضای انتظار جامعه امروز است. رمان با یک اتفاق شگفت و غریب آغاز می‌شود، جشن نیمه‌شعبان و مجلسی پرشور و بسیاری که فریاد «آقا بیا» سرداده‌اند… در این میان جوانی و فریادی که: «آقا نیا…» این شروع جذاب ما را با شخصیت‌هایی آشنا می‌کند که همه مدعی انتظارند اما وقتی هنگام عمل می‌رسد و هنگامه عمل به شعارها می‌رسد، آن نمی‌کنند که می‌گفتند. رمان در فضایی مکاشفه‌گونه و بی‌زمان پیش می‌رود و مواجه همه آدم‌ها را می‌بینیم با قصه ظهور… و کشف چرایی «آقا نیا» ی جوان.

شجاعی در این رمان همه اقشار و همه آدم‌ها را با بهانه‌هایشان برای نخواستن امر ظهور، دقیق و ظریف معرفی می‌کند. تا آنجاکه حتی به راوی هم رحم نمی‌کند و در فضایی بسیار بدیع، خودش را هم در معرض این امتحان می‌گذارد. نویسنده در «کمی دیرتر» همه آفت‌های انتظار را با شخصیت‌های قصه‌اش برای مخاطب روایت نمی‌کند، بلکه به تصویر می‌کشد و نشانش می‌دهد… انسان‌های مدعی انتظار و منتظر ظهور غریبه نیستند؛ خودمانیم و شجاعی در رمانش به خوبی به این زبان دست یافته که وقتی از هر قشر و صنف و گروهی یک نمونه آورده با مصادیق کار ندارد و در پی اثبات شمول ادعایش است.

نویسنده در پایان همه موشکافی‌ها در نقد منتظران به دنبال آن است که مخاطب منتظر واقعی را بشناسد و ببیند که انتظار به فریادهای بلند «آقا بیا» نیست؛ به دلی است که برای حضرت می‌تپد و اخلاصی که میان زندگی جاری است و آقایی که خودش به دیدار منتظرانش می‌آید…

خدیجه زمانیان یزدی

دیگر خبرها

  • توماس توخل، گزینه جدی رتکلیف برای هدایت منچستریونایتد
  • شباهت در اسم و چهره؛ پدر مهران غفوریان افسر ساواک بود؟ | ماجرای فیلم جنجالی
  • شباهت بی‌نظیر زنبور رباتیک به زنبور واقعی
  • گری نویل فاش کرد: در آستانه هدایت تیم ملی انگلیس بودم!
  • قرآن؛ کتاب زندگی/ قرآن، نور و رحمت و هدایت به سوی خیر و سعادت است
  • شباهت عجیب دانیال حکیمی و پسرش
  • میراث «پل آستر» در سینما
  • «پل آستر»‌ درگذشت
  • «کمی دیرتر» به چاپ هفدهم رسید
  • بحران ادبیات داریم